Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «فرارو»
2024-05-02@16:28:00 GMT

نقشه پوتین برای «اودسا»

تاریخ انتشار: ۱ شهریور ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۵۸۱۷۰۱۶

نقشه پوتین برای «اودسا»

موزه هنرهای زیبای اودسا، یک قصر ستون‌‌دار متعلق به اوایل قرن نوزدهم، تقریبا خالی است. در اوایل جنگ روسیه علیه اوکراین، کارکنان آن بیش از ۱۲هزار اثر هنری را برای نگهداری ایمن از موزه برداشتند و به جایی دیگر منتقل کردند. یک پرتره بزرگ باقی ماند که کاترین کبیر، ملکه روسیه و بنیان‌گذار اودسا را به‌عنوان یک الهه عادل و پیروز نشان می‌داد.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

این ملکه که از پایین در نقاشی دیمیتری لویتزکی دیده می‌‌شود، چهره‌‌ای سر به فلک کشیده در لباسی رنگ روشن با ردیف‌هایی از طلا است. کشتی‌‌های پشت سر او نماد پیروزی روسیه بر ترک‌‌های عثمانی در سال۱۷۹۲ هستند. «گرا گرودف»، متصدی این موزه گفت: «او کتاب درسی تبلیغات امپراتوری روسیه است. نقاشی برای جابه‌جایی بیش از حد بزرگ است و علاوه بر این، ترک آن نشان می‌‌دهد که ما به اشغالگران روسی اهمیتی نمی‌‌دهیم.»

به گزارش دنیای اقتصاد، «راجر کوهن» در گزارش ۱۹اوت برای نیویورک‌تایمز نوشت، تصمیم به ماندن پرتره کاترین در انزوا در اولین اتاق دربسته موزه، نشان‌دهنده حیله گری اودسایی‌ها است: ملکه‌ای که در کنج تنهایی در حال تامل درباره چگونگی خشونت ولادیمیر پوتین، رئیس‌جمهور روسیه است که خود را به تزار تشبیه می‌کند و باعث شده است جمعیت عمدتا روسی‌زبان این بندر دریای سیاه که توسط او [کاترین] در سال ۱۷۹۴ به‌عنوان مجرای مورد علاقه مسکو از استپ به مدیترانه تاسیس شد، از روسیه بیگانه شوند. اودسا (به‌عنوان بندر غلات جهان، شهر آمیختگی خلاقانه، کلان‌شهر زخم‌خورده در تاریخ یهودیان)، جایزه بزرگی در جنگ و دغدغه‌ای شخصی برای پوتین است. رئیس‌جمهور روسیه در یک سخنرانی سه روز قبل از صدور دستور حمله به اوکراین، اودسا را با تاکید خاصی متمایز کرد و قصد خود را برای دستگیری «جنایتکاران» در آنجا و «کشاندن آنها به محکمه» را آشکار کرد.

پوتین در ابتدای جنگ معتقد بود که می‌تواند سر دولت اوکراین را قطع و کی‌یف را تصرف کند؛ اما متوجه شد که اوکراین کشوری است که آماده مبارزه برای ملت شدنی است که او [پوتین] مانع‌ ‌آن شده بود. ازآنجاکه تمرکز جنگ به جنوب اوکراین تغییر می‌کند، پوتین می‌داند که سرنوشت اودسا به دسترسی اوکراین به دریا و تا حدی دسترسی جهان به غذا بستگی دارد. بدون این شهر، اوکراین به وضعیتی محصور در خشکی تبدیل می‌شود. «فرانسوا دلاتر»، دبیر کل وزارت خارجه فرانسه گفت: «از نظر من اودسا کلید اصلی است. از نظر نظامی، اینجا ارزشمندترین هدف است. اگر شما آن را کنترل کنید، دریای سیاه را کنترل می‌کنید.» برای سه هفته تابستانی، زمانی که بمباران روسیه در منطقه وسیع‌‌تر اودسا شدت می‌‌گرفت، به صدای کودکان و صدای جیرجیر تاب‌‌ها در میدان قدیمی بازار گوش می‌‌دادم. در آنجا درباره مجسمه یک رهبر قزاق تامل می‌کردم؛ چهره‌ای نمادین از تاریخ درهم پیچیده اوکراین و روسیه. من با صدای آژیرهای هشدار‌دهنده حمله قریب‌الوقوع زندگی کردم. گهگاه صدای انفجارها را می‌شنیدم، به سمت شرق به سوی جبهه می‌رفتم و به سرنوشتی فکر می کردم که جنگ برادرکشانه برای این شهر تاریخی از «جشن» و «قحطی» رقم می‌زند.

تقریبا شش ماه از جنگ می‌گذرد، اودسا، مقاومت می‌کند و سر خم نکرده است. در خیابان‌‌های پهن درخت‌‌کاری شده‌‌اش- که مملو از شکوفه‌های نمدار است- جایی که گربه‌های ولگرد آزادانه می‌روند و می‌آیند و نور طلایی چراغ ساختمان‌ها را روشن کرده، ظاهری از زندگی روزمره بازگشته است. رستوران‌‌ها و تئاتر معروف اپرا که در سال۱۸۱۰ تاسیس شد، بازگشایی شده‌‌اند. مردم در خیابان زیبای «دریباسیوسکایا» جرعه جرعه قهوه می‌نوشند. اما ناراحتی موذیانه‌ای در زیر این خوشی‌های ظاهری نهفته است. جنگ نزدیک است، خط مقدم جنگ بیش از ۸۰مایل به سمت شرق نیست.

کیسه های شن از سواحل متروک شهر و موانع ضد تانک «جوجه تیغی»، موانعی را در بسیاری از بلوک‌های شهر تشکیل می‌دهند. گشت‌های شبانه ساعت ۱۱شب مقررات منع رفت و آمد را اجرا می‌کنند. «اولگا تیهانی» یک نماینده بیمه می‌گوید: «شما می‌‌خوابید اما نمی‌‌دانید که آیا بیدار می‌‌شوید یا نه؟» اودسا هسته اصلی جنگ است نه تنها به این دلیل که کلید دریای سیاه را در دست دارد، بلکه به این دلیل که نبرد بین هویت روسی و اوکراینی - گذشته امپراتوری و آینده دموکراتیک، یک نظام بسته و یک نظام متصل به جهان - در آن به‌شدت نقش دارد. این شهری است که نماد تمام چیزی است که پوتین می‌خواهد در اوکراین نابود کند. اهالی اودسا به آینه می‌نگرند، چهره‌ای شبیه چهره خود را می‌بینند که به زبان روسی صحبت می‌کند و در بیشتر تاریخ خود اشتراک نظر دارند؛ با این حال، این چهره اکنون متعلق به غریبه‌ای است که قصد کشتن آنها را دارد. آنها در حالت شوک زندگی می‌کنند.

«آنتون ترویانوسکی»، «مارک سانتورا» و «دن بیلفسکی» هم در گزارش ۲۰اوت در نیویورک تایمز نوشتند، با گذشت نزدیک به شش‌ماه از جنگ در اوکراین، کرملین همچنان از حمله خود به‌عنوان «عملیات نظامی ویژه» یاد می‌‌کند و در عین حال تلاش می‌‌کند تا حس عادی بودن را در داخل کشور حفظ کند؛ اما مجموعه‌ای از حملات اوکراین در کریمه (شبه‌جزیره‌ای واقع در دریای سیاه که ولادیمیر پوتین در سال۲۰۱۴ به‌طور غیرقانونی از اوکراین جدا و ضمیمه خاک روسیه کرد) این روایت را خنثی می‌کند. با افزایش حملات اوکراین در این قلمرو مهم استراتژیک و نمادین [کریمه]، آسیب‌های ناشی از این حملات شروع به اعمال فشار سیاسی داخلی بر کرملین کرده است و انتقادات و بحث‌هایی درباره جنگ به‌طور فزاینده ای در رسانه های اجتماعی منتشر می‌شود. این بحث‌ها تاکید می‌کند که آنچه دولت روسیه آن را خاک یا قلمرو روسیه می‌داند، دیگر امن نیست.

روز شنبه، یک پهپاد به مقر ناوگان دریای سیاه روسیه در کریمه برخورد کرد و دود بر فراز شهر بندری سواستوپل پخش شد. فرماندار روس این منطقه گفت: نیروهای روسیه نیز به‌طور جداگانه در غرب کریمه به سمت اهداف ناشناس شلیک کردند. مقامات محلی روسیه، اوکراین را مسوول حمله هواپیماهای بدون سرنشین دانسته و با متهم کردن این کشور از ساکنان و ساحل‌‌نشینان خواستند که وحشت نکنند. مقام های روس در عین حال تاکید کردند که هیچ آسیبی رخ نداده و پدافند هوایی روسیه به درستی عمل می‌‌کند؛ اما با انتشار تصاویر آتش‌‌ ضدهوایی در آسمان آبی کریمه در رسانه‌های اجتماعی، واقعیت درونی جنگ برای روس‌‌ها بیشتر و بیشتر آشکار می‌‌شود؛ بسیاری از آنها پشت خط کرملین جمع شده‌‌اند و در رسانه‌های دولتی هم سر و صدا به راه انداخته‌اند که «عملیات ویژه نظامی» برای نجات اوکراین از سلطه نازی‌ها به آرامی و طبق برنامه پیش می‌رود.

«آندری کورتونوف»، مدیر کل شورای امور بین الملل روسیه که یک سازمان تحقیقاتی نزدیک به دولت روسیه است، در یک مصاحبه تلفنی گفت: «مردم احساس می‌کنند که جنگ دارد به سراغشان می‌آید. من فکر می‌کنم این مساله‌ای جدی است.» اوکراین درگیر عملیاتی برای هدف قرار دادن نیروهای روسیه در شبه جزیره کریمه است. به نظر می‌رسد حملات در کریمه به‌طور جدی در ۹اوت با حمله به پایگاه هوایی «ساکی» که در آن هشت جت جنگنده منهدم شد، آغاز شده است. ولادیمیر زلنسکی، رئیس‌جمهور اوکراین روز شنبه در سخنرانی شبانه خود خطاب به ملت گفت: «به معنای واقعی کلمه می‌توان در هوای کریمه این احساس را داشت که اشغال آنجا موقتی است و اوکراین در حال بازگشت است.»

کورتونوف گفت که کرملین احتمالا حملات اوکراین را نه به‌عنوان «تهدید نظامی» بلکه به عنوان «حملاتی آزاردهنده» می‌نگرد که نشان‌دهنده توانایی اوکراین برای تهدید جان روس‌ها در اعماق خط مقدم است. اما هنوز مشخص نیست که پوتین چگونه به این حملات پاسخ خواهد داد (و اینکه ایا اصلا پاسخ خواهد داد یا خیر) آن هم در شرایطی که مفسران طرفدار کرملین خواستار حملات تلافی‌جویانه شدند. روسیه همچنان برتری نظامی خود را حفظ کرده و حملات اخیر در کریمه به دستاوردهای ارضی برای اوکراین منجر نشده است. اما با این وجود به نظر می‌رسد که حملات اوکراین ضربه‌ای روانی به روسیه وارد کرده و تصور قبلی از شکست‌ناپذیری روسیه را در شبه‌جزیره‌ای که تاثیری قوی بر روان روسیه دارد، تضعیف کرده است. کریمه بیش از یک پایگاه نظامی مهم است.

کریمه به‌عنوان استراحتگاهی پرآفتاب و آوردگاهی برای حمله روسیه به اوکراین، طنین نمادین خاصی برای پوتین دارد. رئیس‌جمهور روسیه کریمه را «سرزمین مقدس روسیه» می‌نامد. کریمه جایی است که تزارها و روسای دفتر سیاسی حزب کمونیست برای تعطیلات به آنجا می‌رفتند. کریمه به‌عنوان محل استقرار ناوگان دریای سیاه روسیه، به این کشور کمک می‌کند تا بر دریا کنترل داشته باشد؛ از جمله محاصره دریایی که اقتصاد اوکراین را به ورطه فلج شدگی کشانده است. در شبکه اجتماعی تلگرام، «ولادیمیر سولوویوف» یکی از مشهورترین مجریان تلویزیون دولتی روسیه، پستی را به اشتراک گذاشت که در آن حملات در کریمه و مناطق روسیه در نزدیکی مرز اوکراین را «نوعی سوررئالیسم» توصیف کرد.

منبع: فرارو

کلیدواژه: روسیه جنگ اوکراین کریمه اودسا حملات اوکراین رئیس جمهور دریای سیاه

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت fararu.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «فرارو» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۵۸۱۷۰۱۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

پایان پوتین؟!

برخی معتقدند مانند اتحاد جماهیر شوروی، رئیس‌جمهور فعلی روسیه هم شکننده است. اما آن‌ها خیلی چیزها را نادیده می‌انگارند.

به گزارش خبرآنلاین، پیتر روتلند در تحلیلی برای ریسپانسیبل استیت کرفت وابسته به «اندیشکده کوئینسی» نوشت: ماکسیم ساموروکوف از مرکز کارنگی اخیرا مقاله‌ای را باعنوان «رژیم شکننده پوتین» در فارن افرز منتشر کرده است. او نوشته مانند آنچه در گذشته برای شوروی اتفاق افتاد، سیستم پوتین هم همیشه درحال فروپاشی است.

این استدلال بر اساس یک قیاس تاریخی شکل گرفته است. طبق این قیاس نظام شوروی، قوی و تغییرناپذیر به نظر می‌رسید و عملاً هیچکس فروپاشی آن را پیش‌بینی نمی‌کرد. اما در نهایت شوروی فروپاشید. به همین‌ترتیب، سیستم پوتین در حال‌حاضر قدرتمند و مقاوم به نظر می‌رسد و کمتر کسی می‌تواند فروپاشی آن را تصور کند. اما در نهایت این سیستم هم مانند شوروی، دچار فروپاشی خواهد شد.

مشخص است که چرا این استدلال برای فارن‌افرز دارای جذابیت است. پندار آرزومندانه همیشه مخاطب را جذب می‌کند. مردم دوست دارند آنچه را که می‌خواهند بشنوند را به آن‌ها بگویند. بدون هیچ چشم‌اندازی برای یک ضدحمله موفق در اوکراین، محتمل‌ترین سناریویی که باعث می‌شود کی‌یف در جنگ پیروز شود، فروپاشی رژیم پوتین در روسیه است.

قیاس‌های تاریخی می‌توانند جذاب؛ اما گمراه کننده باشند. چرا که ممکن است توجه ما را بر شباهت‌های سطحی متمرکز کنند، در حالی که تفاوت‌های ساختاری را نادیده می‌گیرند. چندین دلیل مهم وجود دارد که مشخص می‌کند نظام پوتین در مکان بسیار متفاوتی با اتحاد جماهیر شوروی در دوره پرسترویکا قرار دارد.

اول اینکه میخائیل گورباچف تنها شش سال در روسیه قدرت را به دست داشت و هرگز نتوانست کنترل موثری بر حلقه داخلی رهبران شوروی داشته یا تغییری در بروکراسی ایجاد کند. در نتیجه او نتوانست ابتکارات سیاسی خود را اجرایی کند و ناچار شد تصمیمات رادیکال‌تری را اتخاذ کند که کل سیستم را بی‌ثبات می‌کرد.

در مقابل پوتین پس از به قدرت رسیدن در سال دو هزار خیلی سریع بر نخبگان رقیب کنترل پیدا کرده و مکانیسم قدرت عمودی را احیا کرد. او ۲۴ سال است که در قدرت بوده و اکثر تحلیل‌گران موافقند که پایه‌های اصلی رژیم او آنقدر قوی است که احتمالا حتی از مرگ بنیان‌گذار خود هم جان سالم به‌در می‌برد.

مسائل دوم این است: یکی از عوامل مهم در فروپاشی اتحادجماهیرشوروی این واقعیت بود که این کشور در یک جنگ در افغانستان بود و قابلیت پیروز بیرون آمدن از آن را نداشت. بنابراین اتحادجماهیر شوروی مجبور شد که با غرب وارد مذاکره شود. روسیه در حال جنگ در اوکراین است که هنوز اطمینان دارد که می‌تواند در آن پیروز شود.

مورد سوم اینکه اتحادجماهیر شوروی ورشکسته شده بود، کسری تجاری داشت و از خارج پول قرض می‌گرفت. در مقابل با وجود تحریم‌های غرب، روسیه در سال گذشته ۵۰ میلیارد دلار مازاد تجاری داشته است. اقتصاد برنامه‌ریزی شده شوروی سفت و سخت و ویران‌کننده بود و دولت در گودالی از یارانه‌های دولتی فرو رفته بود. روسیه کنونی دارای یک اقتصاد سرمایه‌داری پویا است که به‌خوبی در اقتصاد جهانی در اقتصاد جهانی ادغام شده و کارآفرینان مهارت خوبی در دور زدن تحریم‌های غرب دارند.

نکته چهارم این است که اتحاد جماهیر شوروی، فدراسیونی بود که تنها ۵۲ درصد از جمعیت آن را روس‌ها تشکیل می‌دادند. اما روسیه پوتین یک کشور متمرکزتر است که ۸۲ درصد از جمعیت آن را روس‌ها تشکیل می‌دهند. مسلما برای روسیه احتمال شورش اسلام‌گرایان در قفقاز شمالی یک چالش امنیتی بالقوه است. اما منطقی که رمضان قدیروف رهبر چچن را تبدیل به یک رعیت وفادار برای مسکو کرده، در موارد دیگر هم صدق می‌کند. بر اساس این منطق بهتر است از جریان یارانه‌ای که از مسکو می‌رسد لذت ببرید و لامبورگینی سوار شوید تا اینکه گروزنی یکبار دیگر به تلی از آوار تبدیل شود. چچنی‌ها از جنگ‌های اول و دوم درس گرفته‌اند که استقلال‌طلبی ارزش تلاش را ندارد. هیچ‌یک از جمهوری‌های دیگر در فدراسیون روسیه هم علاقه‌ای به آغاز جنگ با مسکو ندارند.

حمله ۲۲ مارس ۲۰۲۴ به تالار شهر کراوکس، نه تنها یادآور این موضوع بود که اسلام‌گرایی افراطی همچنان یک تهدید امنیتی برای روسیه است بلکه نشاندهنده شکست اطلاعاتی گسترده سرویس‌های اطلاعاتی این کشور بود. ایالات‌متحده از قبل به آن‌ها هشدار داده بود که چنین حمله‌ای در راه است. آن‌ها باید نگهبانان مسلح را در تمام سالن‌های کنسرت در مسکو مستقر می‌کردند. بااین‌حال، حملاتی مانند کراوکس باعث تغییر رژیم در روسیه نمی‌شود. تروریست‌ها نه از قفقاز شمالی، بلکه از تاجیکستان آمده بودند. این نشان می‌دهد که هشت میلیون کارگر مهاجر از آسیای مرکزی یک خطر امنیتی بالقوه برای روسیه است. اما ارزش آن‌ها در اقتصاد روسیه که با مشکل نیروی کار کم مواجه است، حداقل در حال‌حاضر از چالش‌های امنیتی که ایجاد می‌کنند بیشتر است.

شورش واگنر در ژوئن ۲۰۲۳ یک تحول خارق‌العاده بود و جدی‌ترین تهدید برای ثبات رژیم پوتین از زمان تأسیس آن در سال دو هزار به حساب می‌آمد. ما هرگز نمی‌دانیم اگر یوگنی پریگوژین به عقب نرفته بود، چه رخ می‌داد. او به نیروهای خود دستور داده بود تا به سمت مسکو پیشروی کنند. اما آنچه می‌دانیم این است که قیام یا شورش واگنر در نهایت شکست خورد. پریگوژین مرده و به خاک سپرده شده و ثبات رژیم به سرعت برقرار شده است.

اجازه دادن به گروه واگنر برای توسعه و قدرت پیدا کردن تا جایی که بتواند آن شورش را به راه بیندازد، یک اشتباه جدی از سوی پوتین، پس از تصمیم او برای آغاز تهاجم تمام عیار به اوکراین بود. اما این یک اتفاق دور از ذهن باقی می‌ماند و نمی‌تواند به عنوان پایه‌ای برای سیاست ایالات متحده عمل کند.

برای پیروز شدن در دیپلماسی و جنگ نیاز به ارزیابی واقع‌بینانه از نقاط قوت و ضعف دشمن است. فروپاشی ناگهانی اتحاد جماهیر شوروی به ما یادآوری می‌کند که انتظار چیزهای غیرمنتظره را داشته باشیم. اما پوتین و رئیس جمهور چین شی جین پینگ از اشتباهات گورباچف درس خود را گرفته‌اند. واشنگتن نباید سیاست روسیه خود را با این فرض بسازد که صاعقه دو بار به یک مکان برخورد می‌کند.

دیگر خبرها

  • اینسایدر: برنامه پوتین جنگ همه‌جانبه با ناتو نیست، تضعیف درونی است
  • پایان پوتین؟!
  • (ویدئو) اصابت موشک بالستیک روسیه به شهر اودسا
  • تخریب قلعه «هری‌پاتر» در اوکراین (+عکس)
  • عملیات ارتش روسیه در مقر فرماندهی نیروهای اوکراینی
  • ساقط کردن ۶ موشک «اتکمز» آمریکا توسط ارتش روسیه/ «مغز متفکر پوتین»: اوکراین نباید وجود داشته باشد
  • دیشب بر فراز کریمه چه گذشت؟
  • تغییر مجدد معادلات جنگ اوکراین
  • دوگین: اوکراین نباید وجود داشته باشد!
  • «دوگین»: اوکراین نباید وجود داشته باشد